166
تا بود بار غمت بر دل بی هوش مرا..
سوز عشقت ننشاند ز جگر جوش مرا..
نگذرد یاد گل و سنبلم اندر خاطر..
تا به خاطر بود آن زلف و بناگوش مرا..
شربتی تلختر از زهر فراقت باید..
تا کند لذت وصل تو فراموش مرا..(:
هر شبم با غم هجران تو سر بر بالین..!
روزی ار با تو نشد دست در آغوش مرا..(:
بی دهان تو اگر صد قدح نوش دهند..
به دهان تو که زهر آید از آن نوش مرا..
سعدی اندر کف جلاد غمت میگوید..
بنده ام بنده به کشتن ده و مفروش مرا..
سعدیِ جان
+صبحتون خوش..(:🌺💗
برچسبها:
روح نواز
دوشنبه سوم آذر ۱۳۹۹ ساعت 6:0 توسط خانوم شوکولات